تو كه اي؟ سرو آزاده ي من
نور چشم خدا داده من
چشم تو، جام من، باده ي من
تو اميدم، توانم، بقايم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سالها دل بمهر تو بستم
پشت خود را ز غمها شكستم
نيمه شبها براهت نشستم
تا شود از تو روشن سرايم .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چون روي بامدادان ز پيشم
غمزده، خسته جان، دلپريشم
بي خبر از دل و جان خويشم
همدم غم، اسير بلايم .
نظرات شما عزیزان:
ماهک ![](/commenting/avatars/ashegy-818404.gif)
ساعت21:15---1 ارديبهشت 1390
سلام حسن جان.وبلاگتو دوس داشتم چون از عشقه من خودم عاشقم و طالب وبلاگهای عشقی خودمو عشقم هم یه وبلاگ عاشقانه زدیم اما الان با وبلاگ شخصیم برات نظر مبزارم ادرس اون وبمم گذاشتم.بهم سر بزن.لینکن کردی خبر کن.منتظرتم
دیوانه عصیانگر ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت20:49---1 ارديبهشت 1390
ساده است پرت اش کنی به اسانی میشکند
مردی برش دار و دوباره انی کن که بود
می توانی؟
منتظرم
تو وقت داری
تا اخر دنیا
تا اخرین ذره ی جاوید
وقت داری که قلب مرا دوباره مثل روز اولش کنی
اگر توانستی
باز هم بشکنش
و باز درست اش کن و باز بشکن
انتظار کشیدن برای تو تمام دلیل بودن من است می خواهم جاودانه باشم پس باز هم بشکن
|